شیطان سجده نمى کند ! :
وقتى خداوند به ملائکه خطاب کرد و فرمود: مى خواهم در روى زمین خلیفه
و جانشینى براى خود قرار دهم ، ملائکه موافق نبودند . به خدا اعتراض
کردند و گفتند : این که مى خواهى خلق کنى ، در آینده خون ریز و مفسد
خواهد شد . بعد از آن که خداوند جواب آنان را داد، تسلیم شدند .
به ایشان خطاب فرمود : وقتى من خلیفه خود (آدم علیه السلام ) را خلق
کردم و ازروح خود در آن دمیدم ، همه شما در برابر او
سجده کنید . (حجر آیه 28 تا 30)
بعد از آن که خداوند او را خلق کرد و ز روح خود در او دمید و روح به
دماغ آدم رسید ، به حرکت آمد و نشست ،عطسه اى زد و گفت : الحمدلله
خداوند در جواب او فرمود : یرحمک اله . (حیات القلوب ج 1)
در این هنگام به ملائکه فرمان داد، تا براى اعتراف به مقام شامخ و رفیع
او در مقابل وى سجده کنند و او را تکریم نمایند. تمام ملائکه فرمان بردند
و به سجده افتادند و مدتى در حال سجده بودند؛ ولى شیطان که آن زمان
در صف فرشتگان بود، از روى خودخواهى و غرور به خداوند عرض
کرد : خدایا! مرا از سجده کردن بر آدم معذور بدار.
خداوندا! من تو را چنان سجده کنم که تا به حال هیچ ملک مقربى و نه هیچ
نبى مرسلى سجده و عبادت نکرده باشد .
خداوند در جواب او فرمود: مرا حاجت به عبادت تو نیست ، من از تو
مى خواهم ، آن چه را که دستور مى دهم انجام دهى ، نه آن چه را
تو مى خواهى ! (حیات القلوب ، ج 1. کتاب ابلیس ، ص 4)
سرانجام قبول نکرد و حسدى را که در قلبش بود ظاهر نمود .
( نهج البلاغه ، خوئى ، ج 2، 48)
خداوند هم در مقام بازخواست از او فرمود: چه چیز تو را باز داشت از
آن که سجده نکنى بر مخلوقى که من او را با دست قدرت و عنایت خویش
آفریدم ؟! پاسخ داد: من از حیث عنصر و گوهر و ذات از آدم علیه السلام
برترم ،کسى را یاراى برابرى با من نیست و هیچ موجودى به پایگاه رفیع
و بلند من نمى رسد! من از گوهر فروزان آتش آفریده شده ام و او از
عنصرتیره و بى ارزش گل . پس روا نیست که مثل من در مقابل او سجده
کند !خداوند هم به خاطر سرپیچى از دستور و سجده نکردن بر آدم ، او را
نداداد و فرمود از میان ملائکه و بهشت پرنعمت و جاوید و سعادت ابدى من
بیرون شو؛ زیرا تو از مقام قرب و رفیعى که تا کنون داشتى ، رانده گشتى .
« و ان علیک لعنتى الى یوم الدین »
« لعنت من هم تا روز قیامت بر تو باد» (ص آیه 78)
سپس او را با خوارى و ذلت از پیشگاه خود راند و از رحمت خود دور
داشت .هنگامی که دستور خارج شدن از بهشت براى وی صادر شد .
ملائکه هم به اوحمله کردند، او از ترس جان خود فرار کرد و خود را
مخفى نمود.بعد از آن،این فرمان از طرق خداوند به آدم وحوا ابلاغ
شد: «ای آدم، تو و همسرت دربهشت سکونت کنید و از نعمتهای بهشتی
هر چه میخواهید بخورید، اما نزدیک این درخت نشوید که از ستمگران
خواهید بود» (سوره بقره، آیه 35)
آدم و حوا هم در بهشت مشغول زندگی بودند و ازنعمتهای بهشتی
استفاده میکردند .
تاريخ : | : | نويسنده : منتظر |